زنان عاشورایی

نوشتار مختصری که در اختیار شما قرار می‌گیرد، مشتمل بر اسامی و معرّفی زنان عاشورایی می باشد.

?فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام)?

فاطمه بنت حسین بن علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) بزرگ‌ترین دختر امام حسین(علیه السلام). مادرش امّ‌اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله است. ??

فاطمه در واقعه کربلا حضور داشت و اسیر شد. ??

او در کوفه خطبه خواند و کوفیان را نکوهش کرد. 

بنابر حدیث امام باقر(علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام) قبل از شهادت، ودایع امامت و وصایای مکتوب ??خود را به او سپرد و او بعداً آنها را به امام سجاد(علیه السلام) داد. 

وی از پدرش و برادرش امام سجاد(علیه السلام) روایت نقل کرده است.??

فاطمه و همسرش حسن مُثَنّی در واقعه عاشورا حضور داشتند.

حسن مثنی در روز عاشورا همراه امام حسین(علیه السلام) شجاعانه جنگید و زخمی و اسیر شد. ??

دایی‌اش، اسماء بن خارجه فزاری وی را نجات داد. او در کوفه تحت درمان قرار گرفت و با بازیافتن سلامت خود به مدینه بازگشت.?‍♂

 فاطمه به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین(علیه السلام)، به اسارت به کوفه و شام برده شد.?‍♀?‍♀

برخی از ماجراهای هجوم به خیمه‌ها و دوران اسارت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از او نقل شده است.

میان او و یزید در دربار شام سخنانی رد و بدل گردید.احمد بن‌ علی طبرسی، بحث‌های او با اهل کوفه را آورده است.???

???????????????????????????????????

?بانو ام خلف همسر مسلم بن عوسجه?

أم خلف از کسانی است که در کربلا حاضر بوده??

 و در زمره اسیران کربلا می‌باشد.??

نام او در منابع کهن وجود ندارد.❌

 ولى در منابع متأخر نقل شده که وى همسر مسلم‌ بن‌ عوسجه است.??

او زنى است که در روز عاشورا ??پس از شهادت مسلم??،

 فرزندش، خلف را به رفتن به میدان نبرد??? تشویق کرد.

و برای دفاع از فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرستاد???

 و خود عصر عاشورا ???به اسارت نیروهاى دشمن در آمد.?

??????????????????????????????????

?بانو ام قاسم همسر حبیب ابن مظاهر?

امام حسین (علیه السلام) بعد از حرکت از مدینه و به دنبال رسیدن نامه‌های سران و بزرگان و شیعیان، به دوستان خود نامه‌هایی فرستاد. ✉️✉️✉️

وقتی نامه امام (علیه السلام) به حبیب بن مظاهر در کوفه رسید، همسرش به او گفت: «تو را به خدا ای حبیب. در یاری حسین (علیه السلام) کوتاهی مکن».

 حبیب برای آزمایش همسرش گفت: «چگونه بروم، که از یتیم شدن فرزندان خود می‌ترسم».??

زن گفت: «آیا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را درحق حسین بن علی (علیه السلام) و برادرش فراموش کرده ای که فرمود:

این دو فرزند من، دو سید جوانان بهشتند!??? حال فرزند رسول خدا از تو یاری خواسته و تو جواب نمی دهی؟ »??

و هنگامی که حبیب آماده رفتن به کربلا بود گفت:

«ای حبیب، تو را به خدا قسم، اگر به خدمت حسین شرف یاب شدی، به نیابت از من دست و پایش را ببوس و سلام مرا به حضورشان برسان. »???

??????????????????????????????????

?بانو ماریه بنت منقذ ?

اویکی از بانوان شهر بصره است که به امام علی (علیه السلام) ارادت می‌ورزید. ?او خانه اش را در بصره، محل تجمع شیعیان قرار داده بود. و در مورد رهبری امت اسلامی و نابسامانی های  جامعه سخن میگفتند.

بدان حد که گروهی تصمیم به همراهی با نهضت امام حسین(علیه السلام)گرفتند و برخی نیز با نوشتن نامه✉️✉️✉️،از امام درخواست حضور در بصره کردند که امام،سفیر خود،سلیمان ، را حامل نامه ی ???خویش ساخت و او را روانه بصره کرد.

ابن زیاد که تازه به حکومت کوفه منصوب ??شده بود، به حاکم بصره نوشت که مراقب رفت و آمدهایی که به آن خانه می‌شود، باشد.

 زیرا می‌ترسید?? که شیعیان بصره از آن خانه به طرف داری امام حسین (علیه السلام) برخیزند.

 یزید بن ثبیط از اشراف بصره و از شاگردان ابوالاسود فقیه و نحوی مشهور که به آن خانه رفت و آمد می‌کرد،???

از ماجرا مطلع شد و پیش از آن که ماریه دست گیر شود، ⛓ ⛓به همراه ماریه و دو تن از فرزندانش و سه تن از غلامانش از بصره به قصد مکه خارج شد???

و موقعی به حومه مکه رسید که امام حسین (علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرده بود. ??

به دنبال امام حسین (علیه السلام) شتافت?? و در منزل ابطح به امام ملحق گردید.☘️☘️

ثمره ی اجتماعات موجود در خانه ی ماریه آن بود که تعدادی از شیعیان بصره همچون یزید بن ثبیط، ادهم و سیف راهی کربلا شدند و در کنار امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیدند.???

??????????????????????????????????

?بانو طوعه ام قصی?

وی قبلاً کنیز اشعث بن قیس بود. ??

اشعث او را آزاد کرد و مردی به نام اُسید خضرمی با او ازدواج نمود. ?

طوعه از زنان کوفه و طرف دار اهل بیت بود.???

 وقتی مسلم بن عقیل بر اثر بی وفایی کوفیان، تنها ماند،???

 طوعه، مسلم را در خانه خود پناه داد،❤️❤️

 لیکن فرزندش، مخفی گاه مسلم را به ابن زیاد گزارش داد???

 و مسلم بعد از جنگی سخت⚔️⚔️⚔️، دست گیر⛓ و به شهادت رسید.

??????????????????????????????????

?بانو دلهم همسر زهیر بن قین?

دلهم دختر عمرو، همسر زهیر بن قین از شجاعان عرصه کربلاست. ??

مورخان نام او را «دلهم» و «دیلم» نیز نوشته اند. ??

در ماجرای کربلا چنان که می‌دانیم: کاروان امام حسین (علیه السلام) بعد از دعوت مردم کوفه??، در ذی الحجه از مکه به طرف کوفه حرکت کرد.???

کاروان عاشقان❤️❤️، منزل به منزل راه می‌پیمود و در هر منزل، کرامتی و هدایتی باقی می‌نهاد.☘️☘️

در هر گذری، آتش خاطره ای را زنده نگاه می‌داشت. ??

کاروان دیگری هم این مسیر را طی می‌کرد.

منتها نوعی دغدغه و دلهره داشت که مبادا با امام حسین (علیه السلام) هم منزل و مواجه شود.??

وقتی کاروان امام حرکت می‌کرد???، آنان توقف می‌کردند??، و وقتی امام و یارانش در جایی خیمه می‌زدند، آنان حرکت می‌کردند.??

تا این که به منطقه زرود رسیدند و هر دو کاروان در یک جا خیمه افراشتند. ???

امام حسین (علیه السلام) پرسید: «آن خیمه از آن کیست؟ » ❓❓

گفتند: «از زهیر بن قین است. »??

امام، فرستاده ای را به خیمه زهیر بن قین فرستاد?? تا از زهیر بخواهد که به نزد امام برود. ?‍♂?‍♂

زهیر و اطرافیان مشغول غذا خوردن بودند.?? وقتی پیام را شنیدند، هرچه در دست داشتند، زمین نهادند، بهت و سکوت آنان را فرا گرفت! ???

زهیر از کسانی بود که احتیاج داشت دیگران استعداد پاکی و حق طلبی و ایثارگری را در وجودش به حرکت در آورند. ???

نخستین گام۱⃣ را در این شکوفایی، امام حسین (علیه السلام) برداشت ??

وگام دوم۲⃣ را دلهم همسر زهیر.??

برای همین، همسر زهیر، وقتی که ناخرسندی?? و سرپیچی شوهرش را از امام دریافت،

گفت: «ای زهیر، فرزند پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) تورا می‌خواند، و تو در رفتن کوتاهی می‌کنی؟ »??

زهیر از سخنان همسرش تاثیر گرفت و نزد امام رفت و برگشت.??

زهیر با چهره ای گرفته و مبهوت رفت ??و با چهره ای باز و خندان و درخشان بازگشت.☺️☺️☺️

انگار چهره و کارش مثل غنچه فرو بسته ??بود و با دیدار نسیم لطف و آفتاب مهر امام حسین (علیه السلام) باز شد و درخشید.???

گفت که خیمه اش را کنار خیمه امام برافرازند.☘️☘️

و به زنش گفت: «من از این جا به کاروان امام می‌پیوندم و تورا آزاد می‌گذارم که همراه برادرت به خانه برگردی?? و دوست ندارم به سبب من گرفتار شوی. »??

زن زهیر راضی نمی شد که شوهرش را تنها بگذارد، ولی به اصرار زهیر، باخانواده اش برگشت ??

و با چشمانی گریان ??گفت: «خداوند برایت خیر بخواهد. روز قیامت نزد جد حسین (علیه السلام) به یاد من باش! »??

در برخی از نقل‌ها آمده که آن زن با ایمان و صالحه، حاضر نشد باز گردد ??

و به زهیر گفت: چگونه تو می‌خواهی در رکاب فرزند رسول خدا جان بازی کنی، ولی من از مصاحبت با او محروم باشم؟! ??

او به همراه زهیر به کربلا آمد و تا هنگام شهادت با آنان بود. ???

و چنین است که می‌توان گفت: زهیر وام دار همسر خویش است و رسیدن به افتخار یاری امام حسین (علیه السلام) ??

وجان بازی و شهادت در راه دین خدا، بر اثر تشویق‌های همسرش بوده است.☘️☘️

??????????????????????????????????

??????????????????????????????????

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *