شخصی به نام ابوهاشم جعفری که از نوادگان جعفر بن ابیطالب بود، نقل میکند که زمان در زندگی گرفتار سختی و مضیقه شخصی شدم، تصمیم گرفتم خدمت أباالحسن امام هادی علیهالسلام برسم، ایشان اجازه ورود دادند؛ پیش از اینکه حرفی بزنم امام هادی علیهالسلام فرمودندکدام یک از نعمتهای الهی است که تو بخواهی و بتوانی شکر نعمت آن را به جای بیاوری؛ اگر مشکلاتت را در زندگی میبینی، نعمتهایی را هم که خدا نصیبت کرده، ببین.
من سرافکنده و خاموش شدم و نمی دانستم چه بگویم. بعد امام فرمود: «ای أباهاشم! خداوند، ایمان را روزی تو کرد و به وسیله آن بدنت را بر آتش، حرام کرد و تندرستی را نصیبت نمود و به واسطه آن، تو را بر طاعت یاری کرد و قناعت را به تو داد و از این راه از تبذّل باز داشت».
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری تأکید کرد: اگر کسی سه نعمت ایمان، سلامتی و قناعت را که امام هادی علیهالسلام علیهالسلام در این حدیث برشمردند، دارد باید خدا را شکر کند و اگر ندارد باید به دنبال کسب آنها باشد.
ما گاهی فقط گرفتاریها و مصیبتها را میبینیم و نعمتها را نمیبینیم؛ نعمتهای خداوند بسیار بیشتر از سختیها است، اما ما تنها به مشکلاتمان توجه داریم.
اگر به نعمتهای الهی توجه داشته باشیم، مشکلات برای ما آسان تر میشود؛ ثانیا آنقدر نسبت به طاعت و بندگی خدا میل و علاقه پیدا میکند که مشکلات و مصائب تحت تأثیر نعمتها قرار میگیرد.
حضرت موسی علیهالسلام از خداوند سؤال کرد من چگونه محبت تو را در بندگانت قرار دهم، خطاب شد نعمتهایی را که به آنان دادم، برایشان یادآوری کن؛ یادآوری نعمتها باعث میشود که محبت انسان نسبت به خداوند و طاعت و بندگی انسان بیشتر شود.