صداهای که در طبیعت می شنویم همچون صدای آواز پرندگان، وزش باد در میان شاخ و برگ درختان، آبشار و … در واقع نوعی موسیقی طبیعی هستند و به صدای سازهای مختلف همچون گیتار، ویلون، گیتار، سنتور و … نیز که ساخته دست بشر می باشند، موسیقی مصنوعی گفته می شود. زمانی که این موسیقی های مصنوعی لهو مضل باشند و به فرمایش مقام معظم رهبری این موسیقی بر موسیقی حلال و غیر لهوی غلبه نماید، ترویج آن جایز دانسته نشده است. بسیاری از فقهای اسلام موسیقی غنایی را عاملی بر ارتکاب عمل گناه برشمرده اند، زیرا طرب و آواز خوش این موسیقی سبب ایجاد حالت سستی و سبکی در انسان می شود و عقل را زایل می کند و بر اساس فتوای اکثر فقها در طول تاریخ اسلام موسیقی های که برای مجالس عیش و نوش است و از نظر عرف، موسیقی لهوی مضل می باشد، حرام است. در ادامه این نوشتار به ارائه جزئیات حکم شرعی موسیقی و سوال و پاسخ های داده شده برخی از مراجع عظام تقلید خواهیم پرداخت.
حکم شرعی موسیقی
دین اسلام مخالف موسیقی غنا می باشد و گوش دادن و فرا گرفتن آن را حرام دانسته است و این نوع موسیقی دسته بندی خاصی ندارد و هر نوع موسیقی کلاسیک، غیر کلاسیک و حتی برخی مداحی ها نیز می توانند در دسته موسیقی غنایی (لهو و لعب) قرار بگیرند و در نتیجه مشمول دستور شرعی موسیقی غنا گردند. برای آگاهی از نحوه تمیز دادن موسیقی حلال از حرام و آشنایی با احکام کلی و جزئی در رابطه با یادگیری و یا گوش سپردن به انواع موسیقی و خرید و فروش آلات موسیقی می توانید در این نوشتار با حکم شرعی موسیقی از دیدگاه مقام رهبری، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سیستانی آشنا شوید.
آیت الله العظمی آقای سید علی خامنه ای(مدظله)
سوال: ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقی کلاسیک حلال است؟ بسیار مناسب است که معیار آن را بیان فرمایید.
جواب: هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود و فرقی نمیکند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک. تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفی مکلّف است و اگر موسیقی این گونه نباشد بخودی خود اشکال ندارد.
سوال: گوشدادن به نوارهایی که توسط سازمان تبلیغات اسلامی و یا مؤسسه اسلامی دیگر مجاز اعلام شدهاند، چه حکمی دارد؟ و استفاده از آلات موسیقی مثل کمان، وِیولون و نَی چه حکمی دارد؟
جواب: جواز گوشدادن به نوارها منوط به تشخیص خود مکلّف است که اگر تشخیص دهد مشتمل بر غنا و موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی و همچنین مطالب باطل نیست، گوشدادن به آن اشکال ندارد بنا بر این تجویز آن توسط سازمان تبلیغات اسلامی و یا هر مؤسسه اسلامی دیگر به تنهایی دلیل شرعی برای مباح بودن آن نیست و بکارگیری آلات موسیقی در موسیقی لهوی مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه جایز نمیباشد، ولی استفاده حلال از آنها برای اهداف عقلایی اشکال ندارد و تشخیص مصادیق هم موکول به نظر خود مکلّف است.
سوال: منظور از موسیقی مطرب ولهوی چیست؟ و راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟
جواب: موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بیبندوباری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.
سوال: آیا شخصیت نوازنده و محل نواختن و یا غرض و هدف از آن در حکم موسیقی تأثیر دارد؟
جواب: موسیقی حرام، موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس لهو و گناه است و گاهی شخصیت نوازنده یا کلام همراه آهنگ یا مکان و یا سایر شرایط در اینکه موسیقی تحت عنوان موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله و حرام و یا عنوان حرام دیگر قرار بگیرد مؤثر است مانند اینکه بر اثر آن امور، منجر به ترتّب فساد شود.
برای مطالعه بیشتر حکم شرعی موسیقی از نظر مقام معظم رهبری می توانید به استفتائات ایشان مراجعه نمایید.
آیت الله العظمی آقای ناصر مکارم شیرازی(مدظله)
پرسش: بعضى از موسیقى هاى تلویزیون همان موسیقى غربى است که تنها آوازش برداشته شده است، پخش و گوش دادن به آن چه صورت دارد؟
پاسخ: اگر در محیط ما نیز جزء موسیقى مناسب مجالس لهو و فساد حساب شود حرام است.
استفاده از موسیقی هایی که از رسانه ها ضبط میشود
پرسش: آیا استفاده از موسیقی هایی که از تلویزیون پخش می شوند و ما از طریق دانلود یا ضبط کردن و بدون خرید، آنرا در اختیار داریم (باتوجه به اینکه صدا و سیما حق پخش آنها را خریداری کرده است) جایز میباشد؟
پاسخ: در صورتیکه از موسیقی هایی باشد که مناسب مجالس لهو و فساد نباشد اشکالی ندارد.
آیت الله العظمی آقای سید علی حسینی سیستانی(مدظله)
سؤال: نظر حضرتعالى درمورد گوش دادن به موسیقى هاى اصیل سنتى چیست؟
پاسخ: اگر مناسب مجالس لهو ولعب (مجالس عیاشى وخوشگذرانى) باشد جایز نیست.
سؤال: آیا گوش دادن به صداى خوانندگى زن در حالى که محتواى آن اصلا فاسد نیست مثلا اشعار مولوى ویا حافظ ویا …که کاملا از نظر فساد در امان هستند وفقط خواننده آن زن است چه اشکالى دارد؟
پاسخ: اگر با تلذذ شهوى باشد حرام است واگر بدون آن وکیفیت آن مناسب مجالس لهو ولعب باشد باز هم به احتیاط واجب جایز نیست.
سؤال: گوش دادن به موسیقى چه مرد خواننده آن باشد وچه زن وهمچنین داخلى باشد ویا توسط خواننده هاى خارج از کشور باشد چه ایرانى باشد وچه به زبان غیرازایرانى چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگرمناسب لهو ولعب باشد جایز نیست.
سؤال: استفاده از تلویزیون درکشورهاى اسلامى که آهنگهاى مختلف وفیلمهاى خارجى درآن وجود دارد حکم آن چیست؟
پاسخ: استفاده ازآن مانعى ندارد و گوش داده به موسیقى مناسب مجالس لهو ولعب وگوش دادن به غنا یعنى آوازى که مناسب مجالس لهو ولعب باشد چنانچه مضمون آن باطل باشد ویا قرآن وذکرودعا باشد حرام است و درغیر آنها بنابر احتیاط واجب جایز نیست ونگاه کردن به فیلمهاى خارجى بدون شهوت جایز است . ولی نگاه کردن به عکسهای مستهجن در فرض مذکور به احتیاط واجب جایز نیست.
سؤال: آیا خرید پیانو جهت استفاده شخصى وبدون لهو ولعب جایز است؟
پاسخ: اگرازالات مختص لهو ولعب باشد جایز نیست.
سؤال: موسیقى متناسب با مجالس لهو ولعب کدام است؟
پاسخ: آنچه که مردمان لاابالى در مجالس بزم و عیاشى مى نوازند و یا مى خوانند.
سؤال: هر چه که اسم موسیقى بدان اطلاق مى شود حرام است؟
پاسخ: خیر بلکه هر موسیقى که مناسب مجالس لهو وعیاشى است حرام است ، اما موسیقى هاى آرام و مارشهاى جنگى و موسیقیهائى که معمولا در فیلمها پخش مى شود و امثال آن اشکال ندارد.
سؤال: کف زدن اگر توأم با موسیقى محرم نباشد چه حکمى دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد و حرام نیست.
سؤال: موزیک وآهنگهاى غیر شادى آفرین مثل آهنگ اول اخبار یا فیلم امام على (ع) اشکال دارد؟
پاسخ: اگر مناسب مجالس لهو ولعب نباشد مانعی ندارد.
سؤال: آیا دراصطلاح فقهى موسیقى مترادف با غناست؟
پاسخ: غنا کلامی است که مضمون ان باطل وبا اواز مخصوص مجالس لهو و لعب خوانده شود و موسیقى صداى آلات مخصوص است.
سؤال: مرجع در تشخیص غنا وموسیقى محرم کیست؟
پاسخ: ملاک تشخیص مکلّف است ودر صورت شک مانعی ندارد.
سؤال: تهیه نوارهاى مبتذل و یا وسائل دیگر موسیقى براى نواختن موسیقى مطرب حرام است؟
پاسخ: اگر منظور ضبط موسیقى محرم بر نوار باشد جائز نیست.
سؤال: معیارى که براى حرمت غنا و موسیقى بیان شده آنست که متناسب با مجالس لهو وفسق باشد لطفا مقصود از مناسب را بیان فرمائید؟
پاسخ: مقصود ما از مناسب بودن با مجالس لهو و فسق آنست که شنونده بالخصوص اگر آشنایى به این امور داشته باشد، بتواند این سبک و یا کیفیت را از موارد مجالس معصیت و فسق یا مشابه آنها تشخیص دهد، اما نسبت به موسیقى و سبک غنائى که موجب آرامش و تغییر حالتهاى روحى مى گردد مانند موسیقى آرام، مارش عزا و نظامى مانعى نمى باشد.
سؤال: آیا دین مبین اسلام، موسیقى را یک هنر مىداند؟
پاسخ: موسیقى یکى از فنون بشرى است. ولى بدین معنى نیست که تمام شئونات آن از نظر اسلام مباح باشد.
سؤال: آیا دانشجو مى تواند در رشته موسیقى ادامه تحصیل نماید، و در صورتیکه تحصیلات دانشگاهى براى وى ضرورى باشد چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر تحصیلات وى به صورت تئورى باشد مانعى نیست. ولى اگر بصورت عملى بود در مقدار مباح فقط جائز است.
پرسش:من علاقه بسیار شدید به یادگیری موسیقی سنتی دارم. ولی بعضی می گویند این کار باعث دوری از خدا و خلاف اسلام است. خواهشا من را یاری کنید.
پاسخ:
درباره گرایش به آهنگ های دلنشین می توان گفت: چنین گرایشی طبیعی است و نیاز پاسخگویی را می طلبد. اما باید دانست چگونگی پاسخگویی به غرایز ابتدایی و نیازهای درونی تا میزانی مشترک میان تمامی اقوام و فرهنگ ها و پیروان ادیان است . مانند آن که استفاده از ((آب )) برای رفع تشنگی نزد همگان مشترک است . تفاوت از آنجا آغاز می شود که برای رفع این نیاز درونی و مشترک، نوشیدنی های متنوع پیشنهاد می شود. اینجاست که نظریه های انسان شناختی و فاکتورهای اقتصادی , سیاسی , فرهنگی رخ می نماید و کنش ها و واکنش ها بروز می کند. پیچیدگی ها و ابهام ها آنگاه فزونی می یابد که در عصر ارتباطات و دهکده جهانی، تنوع پاسخگویی به نیازها بسیار فراوان می شود و پاسخگویی به نیاز اصیل و طبیعی بدون عوارض جانبی و ضررشان، کاری بس دشوار می باشد و تلاش همگانی را برای انتخاب صحیح و یا پیدا کردن جایگزین می طلبد. جهت شفاف سازی درباره خصوص موسیقی متذکر می شویم : موسیقی به طور کلی دارای دو نوع است:
۱- موسیقی غنائی: هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است . این گونه موسیقی , گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد.
۲- موسیقی غیرغنایی : شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی , صوت قرآنی , آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام ) می شود. این نوع موسیقی میتواند پاسخگوی گرایش طبیعی انسان به زیبایی های سمفونی و موزون باشد و با اجراهای متنوع می تواند جایگزین موسیقی غنایی باشد.
با توجه به آنچه گفته شد بررسى متون دینى و آراء عالمان دین نشان مىدهد که موسیقى از نظر اسلام در چند صورت حرام مىباشد:
۱ ) موسیقى مطرب یعنى آهنگهایى که موجب (تحریکات غیرارادى در شنونده شود) و انسان را از یاد خدا غافل مىسازد. منظور از محرک بودن نیز نوعى و شأنى است؛ یعنى، به طور معمول چنین اثرى را دارا باشد نه فقط نسبت به شخص خاص.
۲ ) موسیقى همراه با مضامین لهوى که به گونهاى موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانههاى عاشقانه و اشعارى که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعارى که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حق باشد مانند توهین به مقدسات و یا در جهت تایید کفر و شرک و نظامهاى فاسد و سردمداران آن باشد.
۳ ) موسیقى در مجلس گناه و لهوولعب مانند آهنگهایى که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته مىشوند.
در هر صورت معیار در حرمت موسیقى مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمىکند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن. ایرانى باشد و یا غیرایرانى. همین طور فرقى بین رفع خستگى و غیر آن و براى خود یا دیگران در این حکم نیست و ملاک در تحریک شدن نوع مردم است نه شخص انسان.
لازم به ذکر است تشخیص حرام بودن موسیقی از شبهات مفهومیه است لذا تا اطمینان به حرمت آن پیدا نشده اصل برائت و عدم حرمت جاری است به ویژه درباره موسیقی های پخش شده از صدا و سیما حکم به حرمت مشکل است، لذا گوش کردن به موسیقی های صدا و سیما تا اطمینان به حرمت پیدا نشده باشد اشکال ندارد.
موسیقی در کلام رهبری:
در مورد موسیقى دو حرف وجود دارد: یکى این که ببینیم اساساً مشخصه هاى موسیقى حلال و حرام چیست؛ و دیگر این که بیاییم: در مصداق، مرزهایى را مشخص کنیم تا به قول شما، جوانان بدانند که این یکى حرام و این یکى حلال است. البته این دومى کارآسانى نیست؛ کار دشوارى است. که انسان از این اجراهاى موسیقىهاى گوناگون – موسیقى خارجى، موسیقى ایرانى هم با انواع و اقسامش؛ با کلام، بىکلام – بخواهد یکىیکى اینها را مشخص کند؛ اما مشخصه هاى کلىیى دارد که آن را مى شود گفت. البته من هم در جاهایى به بعضى از اشخاصى که دست اندرکار بودند، آنچه را که مى توانستم و مى دانستم، گفته ام؛ حالا هم مختصرى براى شما عرض مى کنم.
ببینید، موسیقى اگر انسان را به بیکارگى و ابتذال و بىحالى و واخوردگى از واقعیتهاى زندگى و امثال اینها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست؛ موسیقى حرام است. موسیقى اگر چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، این موسیقى حرام است. موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوت رانى تشویق کند، این موسیقى حرام است؛ از نظر اسلام این است. موسیقى اگر این خصوصیات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد، البته آنوقت حرام نیست. این هایى را که من گفتم، بعضى از آنها در موسیقى بىکلام و در سازهاست؛ بعضى هم حتى در کلمات است. یعنى ممکن است فرضاً یک موسیقى ساده ى بى ضررى را اجرا کنند، لیکن شعرى که در این موسیقى خوانده مى شود، شعر گمراه کنندهیى باشد؛ شعر تشویق کنندهى به بىبندوبارى، به ولنگارى، به شهوترانى، به غفلت و اینطور چیزها باشد؛ آن وقت حرام مىشود. بنابراین، آن چیزى که شاخص حرمت و حلیت در موسیقى است و نظر شریف امام هم در اواخر حیات مبارکشان – که آن نظریه را در باب موسیقى دادند – به همین مطلب بود، این است. موسیقى لهوى داریم ممکن است موسیقى – به اصطلاح فقهىاش – موسیقى لهوى باشد. «لهو» یعنى غفلت، یعنى دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت؛ دور شدن از واقعیتهاى زندگى؛ دور شدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بىبندوبارى. این موسیقى مىشود حرام. اگر این با کیفیت اجرا حاصل بشود، اگر با کلام حاصل بشود؛ فرقى نمىکند.
شما مى گویید زبان بین المللى. آن موسیقىیى که به قول خود شما مرزها را درنوردیده و در جاهایى پخش شده، آیا این لزوماً موسیقى خوبى است؟ صرف این که یک موسیقى از مرز فلان کشور خارج شد و توانست به مثلاً کشورهاى مختلف برود و یک عده طرفدار پیدا کند، مگر دلیل خوب بودن موسیقى است؟ نه، به هیچ وجه. ممکن است یک موسیقىیى باشد که به شهوترانى و تحرکات و نشاطهاى شهوى جوانى تحریک مىکند؛ طبیعى است که یک مشت جوانى که غفلت زده هستند، از این موسیقى خوششان مىآید. هر جایى که در دنیا دستشان به این نوار بیفتد، از آن نوار استفاده مىکنند. این دلیل خوب بودن موسیقى نیست.
من نمىتوانم بطور مطلق بگویم که موسیقى اصیل ایرانى، موسیقى حلال است؛ نه، این طور نیست. بعضى خیال مىکنند که مرز موسیقى حلال و حرام، موسیقى سنتى ایرانى و موسیقى غیرسنتى است؛ نه، اینطورى نیست. آن موسیقىیى که منادیان دین و شرع همیشه در دورههاى گذشته با آن مقابله مىکردند و مىگفتند حرام است، همان موسیقى سنتى ایرانى خودمان است که به شکل حرامى در دربارهاى سلاطین، در نزد افراد بىبندوبار، در نزد افرادى که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات مىکردند، اجرا مىشده؛ این همان موسیقى حرام است. بنابراین، مرز موسیقى حرام و حلال، عبارت از ایرانى بودن، سنتى بودن، قدیمى بودن، کلاسیک بودن، غربى بودن یا شرقى بودن نیست؛ «مرز» آن چیزى است که من عرض کردم. این ملاک را مىشود بهدست شما بدهیم، اما اینکه آیا این نوار جزو کدامهاست، این را من نمىتوانم مشخص کنم.
البته الان دستگاههایى هستند که دارند ممیزى مىکنند؛ اما من خیلى هم اطمینان ندارم که این ممیزیها صددرصد درست باشد. گاهى مىآیند به ما مىگویند که یک نوار بسیار بد یا مبتذلى را دارند بهصورت مجاز پخش مىکنند؛ گاهى هم ممکن است عکس این اتفاق بیفتد. من الان نمىدانم واقعاً این ممیزیها چقدر از روى واقعبینى و ضابطهمندى انجام مىگیرد؛ اما آن چیزى که من مىتوانم به شما – بهعنوان یک جوان خوب و به عنوان کسى که مثل فرزندان خودم هستید – به عنوان نصیحت و نظر خودم بگویم، این است که عرض کردم.
به نظرم مى رسد که موسیقى مى تواند گمراه کننده باشد، مى تواند انسان را به شهوات دچار کند، مى تواند انسان را غرق در ابتذال و فساد و پستى بکند؛ مىتواند هم این نباشد و مىتواند عکس این باشد؛ مرز حلال و حرام اینجاست. من امیدوارم که شما جوانان با این زاد و تقوا بتوانید وارد میدان بشوید و تولیدهایى داشته باشید که به معناى حقیقى کلمه هم خصوصیات موسیقى خوب و بلیغ را داشته باشد و به معناى حقیقى تأثیرگذار مثبت باشد و حقیقتاً جوانان و روحها را، به صفا و به معنویت و به حقیقت رهنمون کند.
با پژوهشى اندک در قرآن و روایات و دیدگاه برخى از روانشناسان و پزشکان، مىتوان موارد ذیل را از حکمتهاى حرمت موسیقى حرام دانست:
۱. گرایش به فساد:
غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مىکشاند و از راه پرهیزکارى باز مىدارد. مجلس غنا و موسیقى، معمولاً مرکز مفاسد گوناگون است. در حدیثى از نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «غنا نردبان زنا است». «الغناء رقیه الزنا»: بحار الانوار، ج ۷۶، باب ۹۹، (باب الغناء).
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خانه اى که در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود». «بیت الغناء لاتؤمن فیه الفجیعه»: کافى، ج ۶، (باب الغناء). و نیز: «غنا باعث پیدایش روح نفاق است». «الغناء یورث النفاق»: وسایل الشیعه، ج ۱۲، باب ۹۹، (ابواب مایکتسب به). روح نفاق همان آلودگى به فساد و کناره گیرى از تقوا است. در تفسیر روح المعانى سخن یکى از سران قبایل را نقل مى کند که به آنها مى گفت: از غنا بپرهیزید که حیا را کم مىکند؛ شهوت را مى افزاید؛ شخصیت را درهم مى شکند؛ جانشین شراب مى شود و همان کارى را مى کند که مستى انجام مى دهد. به نقل از: تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۴.
۲. غفلت از یاد خدا:
قرآن یکى از عوامل گمراهى را «لهو الحدیث». لقمان (۳۱)، آیه ۶.دانسته است. «لهو» چیزى است که انسان را چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهاى مهمتر شود. گوش دادن به غنا قساوت قلب مىآورد. امام صادق فرمود: «ان الملاهى تورث قساوه القلب»: مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۱۱۸.و در نتیجه باعث فراموشى خدا و معنویت مىشود. از این رو در روایات اسلامى از «لهو الحدیث» به «غنا» تفسیر شده است. وسائل الشیعه، ج ۱۲، باب ۹۹، (ابواب مایکتسب به). چه اینکه شنیدن غنا و موسیقى آن چنان اراده را سست و غریزه جنسى شخص را تحریک مىکند که از یاد خدا و قیامت باز مىماند. در روایتى نبى اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کس به غنا و موسیقى (لهوى) گوش فرا دهد قطعهاى از سرب (روز قیامت) در گوش او آب مىشود. «من استمع الى اللَّهو یذاب فى اذنه الآنک»: وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۳۴۸.و شاید این تعبیر کنایه از آن است که گوش او از شنیدن سخن حق کر مىشود.
۳. زیان بخشى غنا بر اعصاب:
به گواهى برخى از پزشکان، غنا و موسیقى آثار زیانبارى بر روى اعصاب دارد. عبد الکریم عکاس، الغنا فى الاسلام، ص ۱۵۱.و در حقیقت یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار مىرود. مواد مخدر گاهى از راه دهان و نوشیدن وارد بدن مىشوند (مانند شراب)؛ زمانى از راه بوییدن (مانند هروئین)؛ گاه از راه تزریق (مانند مرفین) و از راه حس شنوایى به جان و روان آدمى منتقل مىشود (مانند غنا و موسیقى). از این رو بعضى از آهنگها چنان افراد را در نشئه فرو مىبرد که حالتى شبیه به مستى به آنها دست مىدهد. البته گاهى به این حد و مرحله نمىرسد؛ ولى تخدیر خفیف ایجاد مىکند و در پى آن آثار زیانبارى روى اعصاب بر جاى مىگذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مىکند. تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۴؛ الغنا فى الاسلام، ص ۱۵۱.
باید دانست که هر موسیقى و آهنگى شاید براى اعصاب زیانبار نباشد؛ بلکه موسیقى تند و استفاده زیاد و افراط در آن باعث تخدیر اعصاب مىشود؛ با وجود این پیامدهاى منفى معنوى آن حتى در سایر موارد نباید کوچک شمرده شود.
از نظر آخرتی هم عذاب کسی که موسیقی حرام گوش می دهد را روایت اینطور بیان می کند:
پیامبر گرامی اسلام(ص) در این باره می فرمایند: «من استمع الی اللهو یذاب فی اذنه الانک؛ کسی که به موسیقی لهوی و حرام و غنا گوش دهد در گوشش سرب مذاب ریخته می شود» (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۲۱، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول).
معیار در حرمت موسیقى مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمىکند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن. ایرانى باشد و یا غیرایرانى. همین طور فرقى بین رفع خستگى و غیر آن و براى خود یا دیگران در این حکم نیست و ملاک در تحریک شدن نوع مردم است نه شخص انسان. و در اصل حرمت این نوع موسیقی هیچ اختلافی بین مراجع نیست بلی درمصا دیق جزیی گاهی اختلاف نظر دیده می شود که بر گشت به نوع برداشت و تفسیر ازلفظ غنا و موسیقی می کند.
همانگونه که گفته شد تشخیص حرام بودن موسیقی از شبهات مفهومیه است لذا تا اطمینان به حرمت آن پیدا نشده اصل برائت و عدم حرمت جاری است به ویژه درباره موسیقی های پخش شده از صدا و سیما حکم به حرمت مشکل است، لذا گوش کردن به موسیقی های صدا و سیما تا اطمینان به حرمت پیدا نشده باشد اشکال ندارد.
نکته دوم؛ آنچه که حرام است استماع , یعنی گوش دادن اختیاری به موسیقی حرام و پیگیری آن است، ولی شنیدن غیراختیاری و رهگذری اشکال ندارد.